به این ترتیب که دقیقا مثل
کتاب جورچین که باید ورق بزنی و سر و تن کارکتر های کتاب رو با هم جور کنی؛ توی
این کتاب بیسکویتی هم میتونی بشینی و دوازده صفحه بیسکویت رو ورق بزنی و سعی کنی
سر و تنی که به هم مرتبط هست رو پیدا کنی.
ایده این کار رو من زمانی که
مهدی به دنیا اومده بود اینجا دیدم و تصمیم گرفتم وقتی بزرگ شد براش درست کنم. اما
هیچوقت فرصتش برام پیش نیومد (مهدی رو که میشناسید؛ فرصتی برای آدم واسه انجام کار
هنری باقی نمیذاره!) دیگه این پروژه مناسب سن مهدی نیست. اما امسال تصمیم گرفتم برای یاس
درستش کنم چون هنوز مناسب سنش هست.
چون یاس عاشق پپا پیگ هست من
مثل پارسال طرح پپا رو انتخاب کردم و براش یه کتاب جورچین بیسکویتی پپا پیگ درست
کردم.
با توجه به شرایط تصمیم
گرفتم که دور "نقاشی کشیدن روی بیسکویت" رو خط بکشم. آخه درسته که لیانا
به نسبت مهدی بچه صبوریه؛ ولی دیگه نه اینقدر صبور! و تازه مهدی که اصلا بچه صبوری
نیست. پس دوازده صفحه نقاشی کشیدن برای من غیر ممکن بود.
تصمیم گرفتم طرح پپا رو روی
کاغذ خوراکی چاپ کنم. من امسال برای کیک تولد لیانا و کیک تولد مهدی از پرینت
خوراکی استفاده کردم که مشاهده کردید.
برای این کتاب هم کلی طرح
پپا رو دور خودم جمع کردم و از بینشون چند تا انتخاب کردم و نشستم یک هفته وقت
گذاشتم روشون با فوتوشاپ کار کردم که سر و تنشون یک سایز باشه و قابل ست کردن برای
کتاب جورچین باشن و بک گراوند هاشون هم همخوانی داشته باشه. بعد از بین اونها دوازده طرح رو که جذاب تر بودند و برای این کتاب بیشتر با هم همخوانی داشتند
رو انتخاب کردم. در سه صفحه سایز آ 4 چیدمشون و رفتم لوازم قنادی و روی کاغذ
خوراکی پرینتشون کردم. بعد طرح ها رو قیچی کردم و آماده کنار گذاشتم.
کاغذی که من پرینت گرفتم
مارک kopykake آمریکا هست و از نشاسته تپیوکا ساخته
شده.
برای بیسکویتش هم شوگر کوکیز
رو انتخاب کردم چون شوگر کوکی از بقیه بیسکویت ها خوشمزه تره. من چند رسپی برای
شوگر کوکیز توی سایت دارم ولی از این یکی استفاده کردم چون مقاوتش نسبت به بقیه
بیشتره.
من شش برگ برای کتاب در نظر
گرفته بودم که چون از وسط نصف میشن باید دوازده تا بیسکویت درست میکردم. البته برای
احتیاط چهار تا بیشتر درست کردم.
تا نصفه شب گرفتارش بودم چون
فقط زمانی که بچه ها بخوابند میشه کاری انجام داد. لیانا تا صبح چند بار برای شیر
خوردن بیدارم میکنه طرفهای سحر یه سری به بیسکویت ها زدم که ببینم در چه حالی به
سر میبرند. دیدم به خاطر رطوبت بسیار زیاد هوا، کمی نرم شدند. بیسکویتها خیلی
خوشمزه بودند اما متاسفانه قابلیت این رو نداشتند که یه بچه کوچیک بتونه بشینه
باهاشون بازی کنه و احتمال میدادم تو دستش بشکنه.
پس تصمیم گرفتم که جینجر برد
کوکی درست کنم. اما چون بچه ها ممکنه طعم بیسکویت زنجبیلی رو دوست نداشته باشند؛
من از این رسپی ادویه ها و شیره رو حذف کردم و با وانیل و عسل درستش کردم.
باز یه شب دیگه درستشون کردم
و سحر که شد چکش کردم و خوشبختانه مقاومت خوبی داشتند.
من برای سوراخ کتاب از قالب
پرسی به شکل قلب استفاده کردم. یعنی اول میخواستم دایره ای برش بزنم بعد گفتم
ستاره خوشگل تره بعد پشیمون شدم گفتم ممکنه گوشه ستاره ها بشکنه دیگه آخرش تصمیمم
این شد که قلبی برش بزنم.
چهار بیسکویتی که سر و ته کتاب قرار میگیرند رو هم قطور تر گرفتم که به عنوان جلد کتاب عمل کنند.
هر ورق از این کتاب بیسکویتی سایزش حدودا 15 در 15 سانت هست.
در ایده آل ترین حالت،
بهترین گزینه برای انجام کارهای هنری روی بیسکویت، رویال آیسینگ هست.
ولی تجربه به سختی به من
ثابت کرده (و شما هم طی این سالها شاهد این تجارب بودید) که رویال آیسینگ در زمستان با این رطوبت بسیار زیادی که ما داریم به هیچ
عنوان خشک نخواهد شد.
شما اگر در محیطی خشک زندگی
میکنید حتما ابتدا بیسکویت ها رو با رویال آیسینگ پوشش بدید و بذارید کاملا خشک
بشه و بعد بقیه کار رو ادامه بدید.
اما چون من در اعماق اقیانوس (!) زندگی میکنم
برام این گزینه وجود نداشت.
پس تصمیم گرفتم که بیسکویت
رو با یه لایه بسیار نازک از رویال آیسینگ پوشش بدم که سریع خشک بشه.
رسپی رویال آیسینگ با سفیده
تخم مرغ
رسپی رویال آیسینگ با پودر
مرنگ
خب حالا باید طرح ها رو نصف
میکردم. من از ابتدا با فوتوشاپ یه خط نازک سفید رنگ روی طرح ها انداخته بودم که
در این مرحله، کار برش زدن رو راحت میکرد.
رویال آیسینگ و یک قلم مو و
ماژیک مخصوص خوراکی رو هم کنار دستم گذاشتم.
مهدی هم تشریف آورد روی
صندلی ای من نشست. و من برای اینکه لیانا نخواد بیاد بالا روی میز بشینه سر پا
ایستادم.
و به این ترتیب کار تزئین
بیسکویت ها آغاز شد.
دور تا دور کار رو با ماژیک
خوراکی نشانه گذاری کردم.
البته نیازی هم به ماژیک
خوراکی نیست. میشه با یه مداد نوکی بدون نوک و یا یه سوزن بزرگ هم روی بیسکویت ها
نشانه گذاشت.
همینطور که گفتم؛ من با قلم
مو یه لایه خیلی نازک از رویال آیسینگ روی بیسکویت گذاشتم به این امید که چون نازکه زود خشک بشه.
اما شما که قراره کل سطح بیسکویت
رو با رویال آیسینگ پوشش بدید حتما کل مبحث "بیسکویت های تزئین شده"
سایت رو مطالعه کنید چون شیوه دورگیری و پر کردن رو چندین بار مصور شرح دادم.
لبه کاغذ خوراکی یا
"فراستینگ شیت" رو بلند میکنیم و بعد از کاغذ زیرینش جداش میکنیم.
بعد با دقت روی قسمتی که با
رویال آیسینگ پوشش دادیم قرار میدیم به طوری که هوا زیرش جمع نشه و چروک هم نشه.
با یه دستمال کاغذی روی سطح کار میکشیم که مطمئن شیم کاملا به بیسکویت چسبیده.
و به این ترتیب دوازده ورق
کتاب رو انجام دادم.
که به نظر خیلی ساده میرسه
اما دقیقا سه ساعت طول کشید. چون باید با دقت کار میکردم و به علاوه متاسفانه به
دلیل رطوبت زیاد هوا، کاغذ خوراکی به راحتی از کاغذ زیرینش جدا نمیشد و باید ذره
ذره و با دقت و به کمک چاقو از کاغذش جداش میکردم.
بعد همه بیسکویت ها رو
وارونه کردم و دوازده طرح پشت کار رو هم چسبوندم.
و توی این شش ساعت، یعنی سه
ساعت روی بیسکویت ها و سه ساعت هم پشت بیسکویت ها، ماشالا جونش باشه این بچه، یک
بند فک زد! شش ساعت بی وقفه سخنرانی کردن آخه خسته ات نمیکنه بچه؟ بعد کاش فقط
سخنرانی بود... نصفش هم سوال بود که مامانیش باید جواب پس میداد. از جمله سوال
بسیار تکراری "اصلا چرا باید ما برای یاس بیسکویت درست کنیم؟"
میگم: "ما؟"
میگه: "آره. ما"
میگم: "ماااااااااااااا؟"
میگه: "آره دیگه مامان.
ما. من و تو. خب آخه تقصیر من چیه که تو نمیذاری بهت کمک کنم. من دوست دارم همه اش
رو خودم درست کنم؛ تو نمیذاری."
بعد بینابین کار هم اشک
میریخته: "چرا برای یاس باشه؟ میخوام برای من باشه. هق هق، فین فین ..."
ولی "پپا" هم
نمیخواسته، "جرج" میخواسته. (اگر با این خانواده آشنایی ندارید خدمتتون
عرض کنم که جرج داداش پپا هست. عین مهدی هم عاشق دایناسوره!)
هیچی دیگه من شش ساعت پشت سر
هم قول میدادم که این که تمام شد بیسکویت تو رو شروع میکنم. چیز غیر منتظره ای هم نبود. مهدی رو که میشناسید. همیشه همین مدلی بوده. و هست. از آینده اطلاعی ندارم ولی میتونم یه حدسهایی بزنم!
آخرش هم قرار شد به جای کتاب
بیسکویتی، خود کتاب واقعیش رو درست کنیم.
خلاصه تمام صفحات کتاب رو
آماده کردم. اصلاح میکنم: آماده کردیم!
و بعد از چندین روز فرصت دادن
به بیسکویت ها برای خشک شدن؛ کتاب رو با پاپیون سر هم کردم.
تجربه جدید:
این فقط رویال آیسینگ نیست
که نمیشه در فصل زمستان در این شهر باهاش کار کرد. کاغذ خوراکی هم کار کردن باهاش
در زمستان بسیار سخته. اسفباره.
کتاب رو چند بار ورق زدم و
متوجه شدم. که متاسفانه در برخی از قسمتها طرح ها به هم میچسبیدند. برای من مطلوب نبود. دوست داشتم کاملا شیک و تمیز باشه.
هیچی دیگه، از نو شروع کردم!
اینبار با فوندانت.
از نو رفتم طرح ها رو پرینت
گرفتم و برش زدم.
رویال آیسینگ رو هم به طور
کامل از چرخه خارج کردم. عمرا تو زمستون خشک نمیشه. حتی نازک ترین لایه اش.
هر دو سمت بیسکویت ها رو
اینبار با یه لایه نازک از فوندانت پوشش دادم. که باز به نظر آسون میرسه ولی چهار
ساعت طول کشید. پس اگر تصمیم دارید اجراش کنید در جریان مدیریت زمانش باشید!
این پوشش دادن بیسکویت با
فوندانت چیز جدیدی نیست. قبلا این بیسکویت ها رو که درست کرده بودم توضیح دادم و دیدید.
کاغذ خوراکی رو هم روی
فوندانت چسبوندم.
مهدی میگفت: "مامانی اینو اشتباه چسبوندی. اینم اشتباه چسبوندی. وای اینم اشتباه چسبوندی".
میگم : "مامان این باااااید اشتباه باشه دیگه". میگه : "آآآآآهاااان، حواسم نبود".
حالا جالبه بچه اینهمه بازی جورچین انجام داده ها، باز باید گیج بازی در بیاره! ولی در عوضش کلی دو نفری خندیدیم. سه نفری، اگر خنده های الکی لیانا رو هم به حساب بیاریم!!!
برای چسبوندن طرح چند راه دارید:
اگر فوندانت شما نرم و چسبناکه که کاغذ به راحتی بدون نیاز به هیچ ماده ای به خود فوندانت میچسبه.
اگر برای کمک به اجرای کار
روی فوندانت پودر نشاسته پاشیدید بهتره با یک برس تمیزش کنید و با قلم مو مرطوبش
کنید و بعد طرح رو بهش بچسبونید.
و اگر هم فوندانت خشک شده
میتونید با قلم مو روش کمی عسل یا کرن
سیروپ بمالید و بعد طرح رو روش بچسبونید.
همه طرح ها رو هم تنظیم کردم
که سر و تن پپا یه جورایی به طرز مشابهی به هم بخورن اما کاملا هم جور نباشن.
مثلا به نظر میرسه که پپا
روی دوچرخه داره بستنی میخوره اما در واقع اون طرحی که کلاه سرش گذاشته مربوط به
دوچرخه سواریش هست. یا در فصل زمستان و برف بازی نمیتونه آفتاب توی آسمون باشه و
توپ بازی کنه. خلاصه پشت و روی صفحات رو هم به دقت جورش کردم.
با روبان کتاب رو بستم و چند
ورق هم زدم که مطمئن شم قشنگ شده. و اینبار دیگه از نتیجه کار راضی بودم.
البته من چند چرم رنگی و طناب
رنگین کمانی و چهار مدل کش مو پروانه ای و خرگوشی و قلبی و توپی هم گرفتم ولی آخرش
روبان ساده رو انتخاب کردم.
همینطور که توی عکس ها
مشاهده میکنید روی طرح ها رو هم نشاسته پاشیدم که خدای نکرده رطوبت هوا باعث
چسبیدن طرح ها به هم نشه.
من شک داشتم بین دو ایده که
جلد کتاب رو دو تکه درست کنم یا یک تکه. و همینطور که میبینید آخرش هم دو تیکه اش
کردم. چون اینطوری میشه روبان ها رو باز کرد و همه صفحات رو قاطی پاطی کرد و کنار هم چید و باهاشون بازی کرد. یعنی هم میتونه کتاب جورچین باشه هم بازی کارت جورچین. یک تیر و دو نشان.
خدمتتون عرض کنم که چسبوندن طرح ها و سر هم کردن
کتاب هم دو ساعت طول کشید. این زمان ها رو دارم بهتون میدم که بدونید چقدر زمان
میبره.
برای اینکه خیالم راحت شه که
سالم دست پریس میرسه؛ بین صفحات رو هم یک تکه کاغذ روغنی قرار دادم و نشاسته
پاشیدم (چون دبی هم مثل اینجا خیلی رطوبت زیادی داره). و برای بسته بندیش هم قبل از اینکه توی جعبه قرارش بدم با کاغذ روغنی و
بابل رپ بسته بندیش کردم که خیالم راحت باشه خراب نمیشه.
بالاخره این پروژه هم اجرا
شد. و باز هم مثل همیشه توبه کردم که تا بچه ها بزرگ نشن دست به هیچی نزنم. ولی
خب... کسی از آینده اش چیزی نمیدونه!
دوست داشتم یه چیزی برای یاس
درست کنم که توی بازار مشابهش وجود نداشته باشه و قابل خریداری نباشه. امیدوارم
خوشش بیاد و ازش لذت ببره.
و مثل سالهای قبل آرزو میکنم
که یاس دختر خانم آروم و صبوری باشه و به مامانش زمانی برای تنفس و انجام کارهای هنری
بده!
تولدش مبارک!
کپی برداری از مطلب مجاز نمیباشد. لطفا به همین صفحه لینک دهید. متشکرم