حلوای آرد سمبا


تا اونجایی که من میدونم در استان بوشهر چند مدل حلوای زایمان وجود داره. یکیش هست که طعم و رنگ غالبش زردچوبه است یکیش هم هست که رنگش کاملا سیاهه تو مایه های قیر. خیلی حلوای جالبیه باید حتما ببینیدش. اسامی و توضیحاتش رو میذارم واسه زمانی که خواستم پستشون رو آماده کنم.
و اما حلوایی که امروز شاهدش هستید یه حلواست که به اندازه اون دوتایی که عرض کردم عجیب و غریب نیست و یه عطر و طعم ملایم داره در حدی که در طول سال هم به وفور درست میکنند و میخورند یعنی مخصوص شخص زائو نیستش.
واقعیتش اینه که من خودم اولین باری که با این حلوا آشنا شدم زمانی بود که مهدی تازه به دنیا اومده بود و مادر آقای شوهر به مدت دو ماه این حلوا رو با روغن جامد محلی خانگی که برامون از روستا هدیه فرستاده بودند درست میکردند.
حلوای زایمانی که من از بچگی باهاش آشنایی داشتم همون دوتا اعجوبه ای بود که عرض کردم. این یکی رو نه دیده بودم نه اسمش رو شنیده بودم. ظاهرا در شهرستان دشتستان رواج خاصی داره. در حدی که آردش به صورت آماده موجوده و شما به راحتی میتونید از عطاری تهیه کنید. حالا من جزئیات رو تک تک با اندازه توضیح میدم که همه بتونن خودشون درستش کنند. چون اینطوری که حبیبه توضیح میداد جنس با کیفیتش همونیه که خود آدم تو خونه درست میکنه نه اونی که از عطاری میخریم. و در اینجا منظور از "خود آدم"، مادر بزرگ آدمه! چون این کارا مال آدمهای با دل و حوصله است نه ما جوونای تنبل!

در جریانید که تازگی مهدی دختر عمودار شده و همونطوری که چهار سال پیش قولش رو داده بودم؛ پست حلوا رو براتون آماده کردم. (چهار سال پیش قول دادم هر وقت کسی تو خانواده زایمان کرد و حلوا رو واسه اش درست کردند ازش واسه تون عکس بگیرم. خب به من چه که تا الان کسی حلوای زائو لازم نداشته؟! وگرنه خودتون در جریانید من سرعت عملم در تهیه پست ها خیلی بالاست و تا به یه چیزی اشاره میکنم درجا سریعا پستش رو آماده میکنم!!!! آره!!!!)

از اونجایی که خودم علمی در این زمینه نداشتم از مادر آقای شوهر خواستم از بزرگان قومشون اطلاعات کافی رو دریافت کنند. به حبیبه هم گفتم از مادر و مادر بزرگ و حتی عطاری معتمدشون اطلاعات آرد رو برام گرفت. از ننه خودم هم در مورد حلوا پرسیدم و همینطور که عرض کردم ما تو شهر بوشهر حلوای زایمان معروفمون این یکی نیست پس نتیجه آنچنانی نگرفتم.
بی تعارف بگم من وقتی سوالی در مورد مسائل سنتی و محلی دارم اصلا سراغ اینترنت نمیرم. چون اعتقاد دارم آدم نباید به مطالبی که در دنیای مجازی میبینه اعتماد کنه مگر اینکه به نویسنده اش ایمان داشته باشه. لذا هر آنچه تا لحظاتی بعد خواهید دید اطلاعاتیه که من از تحقیقات محلی کسب کردم.
کلمه سَمبا از کلمه شنبلیله گرفته شده. یعنی برای راحتی کار خودشون به شنبلیله میگن سمبا! استنباط خودم اینه که تو دهن راحت تر میچرخه! آردی که برای تهیه حلوا به کار میره توش بذر شنبلیله داره برای همین به این اسم معروفه. و چون آرد غالبش برنجه بهش "برنج سمبا" هم گفته میشه.



آرد برنج 3 ق غ
آرد بذر شنبلیله 2 ق چ
آرد بادام 1 ق چ
آرد گردو 1 ق چ
آرد تخمه هندوانه 1 ق چ
زردچوبه 1 ق چ
پودر هل ربع ق چ
وانیل ربع ق چ
پودر دارچین ربع ق چ
پودر زنجبیل ربع ق چ
فلفل سیاه یک شانزدهم ق چ
روغن نصف لیوان
آب یک و نیم لیوان
شکر 1 لیوان
گلاب ربع لیوان




خب اول از همه اینکه بذر شنبلیله رو که از عطاری خریدید باید شیرینش کنید. یعنی از صبح تا عصر خیسش بدید و چند بار هم آب روش رو عوض کنید تا اینکه شیرین شه. بعد باید بذارید تا خوب خشک شه و بعد آسیابش کنید.
دیدید گفتم این حلواهه کار آدمای با دل و حوصله است؟!
بعدش اینکه الزامی نیست که حتما از آرد بادام و گردو تخمه هندوانه استفاده کنید این رو برای تقویت بنیه زائو توی حلوا میریختند و در ورژن بازاریش وجود نداره. ولی خب چون در دسترسه به نظرم بهتره توی حلوا باشدش.
میزان فلفل سیاه رو خیلی کم دادم. یعنی در واقع نظر خودم رو اعمال کردم! در ادویه فروشی ها اگر تمایل داشته باشید به آرد برنج سمبا یه "4 قلم" هم اضافه میکنند که یکی از این چهار قلم همین فلفل سیاهه. و هل و دارچین و زنجبیل. اینا برای معطر کردن حلواست.

آرد برنج و آرد شنبلیله و آرد بادام و گردو و تخمه هندوانه و زردچوبه رو توی دیگ میریزیم.
روغن رو بهش اضافه میکنیم.
من از مادر آقای شوهر خواستم تشریف بیارن حلوا رو درست کنن که من عکس بگیرم. یعنی جیگر بنده خدا رو خون کردم تا اندازه ها رو ازش گرفتم. آخه برای کسی که همیشه چشمی کار میکنه اندازه دادن خیلی سخته. من چون خودم عادت کردم برام خیلی راحته اندازه بدم ولی وقتی از دیگران دستور میخوام به شدت به دردسر می افتن!
مثلا الان من یه چیزی به عنوان اندازه روغن به شما دادم. ولی اصلش اینه که چشمی کار کنید. یعنی چی؟ توضیح میدم:
آردها رو که توی دیگ ریختید؛ کم کم بهش روغن اضافه کنید و هم بزنید. غلظتش باید مثل ماست هم زده بشه. یعنی یه ماست رقیق. شایدم شما از روغن زیادی توی حلواها خوشتون نمیاد؛ در این صورت میتونید به اندازه غلظت ماست غلیظ برش دارید. فقط میدونید که حلوا هرچی روغنش بیشتر باشه لطیف تر خواهد بود. و چون بعدا هم در انتها همه روغن اضافیش رو پس میده میتونید روغنه رو از روش جمع کنید. دیگه تصمیمش با خودتون.

حالا روی حرارت بذارید و با شعله بلند اجاق حلوا رو تفت بدید. تا زمانی که بوی تست شدن آرد رو احساس کنید. حدود سه تا پنج دقیقه کفایت میکنه.

آب و شکر رو با هم مخلوط میکنیم.
زمانی که تفت آرد و روغن تمام شد از روی اجاق برداشته و آب و شکر رو اضافه کرده و مرتب هم میزنیم. مراقب باشید چون کف میکنه و بالا میاد. (تو تصویر مشخصه)
باز روی اجاق میذاریم و با شعله زیاد مرتب همش میزنیم.
هل و وانیل و دارچین و زنجبیل و فلفل رو اضافه میکنیم.
بعد از 15 دقیقه هم زدن مداوم، گلاب رو هم اضافه کرده و هم زده و در دیگ رو میذاریم و اجازه میدیم با حرارت ملایم به مدت ده دقیقه دم بکشه. تا جا بیافته.




من به شما زمان پخت دادم منتها دیگه خودتون باید چشمی چک کنید و ببینید مثلا دوست دارید حلواتون چه غلظتی داشته باشه. من حلوا رو رقیق دوست دارم پس با همین غلظتی که میبینید برش داشتم.
و صد البته وقتی که سرد شد حلوا کاملا سفت خواهد شد.

این حلوا کاملا شیرینه و ممکنه دوست داشته باشید شکرش رو کم کنید. من دستور اصلیش رو بهتون دادم پس با مسئولیت خودتون میتونید اندازه هاش رو کم و زیاد کنید.
حلواش هم معطره هم خوشمزه است. یعنی رسمه که وقتی حلوا رو درست میکنند از این حلوا به همسایه ها و دوستان و اقوام هم میدن. 
بد نیست امتحانش کنید. تنوعیه واسه خودش.

قبل از اینکه برم یه تذکر جدی بدم که در صورتی که باردار هستید از خوردن حلوا اجتناب کنید چون بسیار گرمه.
ولی به قول پیرزنا: "حالا یه قاشقش اشکالی نداره ننه جون"!!!



براي استفاده بهتر از كارگاه آشپزسازي لطفا مبحث سوالات متداول را به صورت كامل مطالعه بفرماييد
Print Friendly and PDF